سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها

شاعر : محمدحسین رحیمیان
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

ما همه هـستـیم قـربانیِّ زهـرا و عـلی            سـائـل الـطاف پـنـهـانیِّ زهـرا و عـلی

بارها و بارها داده است بر دل‌های ما            جان تازه مـدح طـوفـانیِّ زهرا و علی


زندگی را زهر بر، ضد ولایت می‌کنیم            ما مـسلـمان‌های ایرانیِّ زهـرا و عـلی

چیست از این خوب‌تر، شد قلب ما وابسته بر            شاخِ شمـشاد خـراسانیِّ زهـرا و عـلی

آی مردم خشت خشتش هست فردوس آفرین            هر کجا باشد ثـناخـوانیِّ زهـرا و علی

کاش مشق عشق را گیریم یاد از سازگار            یـا مـؤیّـد یا که انـسانیِّ زهـرا و عـلی

هر که اینجا پیر گشته روزگارش بهتر است

نوکر این خانواده، کهنه کارش بهتر است

چـشم عـین الله روشن باد، زهـرا آمده            دخـتری که مـادر بـابـاست دنـیـا آمـده

جز خدایش کیست سر در آورد از شأن او            آنکه مانـند خـدایش هـست یـکـتـا آمده

جای هر ذکری بگو مستانه امشب: یا علی            کور، چـشم دشـمنان، جانان مولا آمده

بعد ازین دنیا پُر از مرد شهادت می‌شود            قهـرمانِ دل به طـوفـان‌ها زدن‌ها آمده

مریم عذرا، چو پروانه بگردد دور او            مادری که هست هر طفلش مسیحا آمده

آمد آن که قدرت حق را نمایان می‌کند

بوی این گل، کل دنیا را گلستان می‌کند

این زمین اصلاً کجا و شأن بانوی علی            آمـده دنـیـا بــرای دیــدن روی عــلــی

فـاطمه یا فـاطـمه یا فـاطـمه یا فاطـمه            جان تازه می‌دهد بر زور و بازوی علی

او حماسه آفرین شد، بی‌زره، بی‌ذوالفقار            کرد غوغایی به پا، پهلو به پهلوی علی

او مزارش ظاهراً مخفی است اما باطناً            هست قبر فاطمه، هر جا دهد بوی علی

وقت جان دادن می‌آید، فاطمه بالاسرش            هر کسی که رفت حتی یک قدم سوی علی

حق فقط زهراست که اینگونه مانده با علی

شد شعارش لا امیـرالمومـنین الا علی

آن که دارد دم به دم بر ما محبت فاطمه است            آن که دارد بر عطا و جود عادت فاطمه است

هر چه را می‌خواستیم اینجا مهیا دیده‌ایم            آن که ما را مادرانه داد عزّت، فاطمه است

راه بر جـایی ندارد بـندگی، بی‌فـاطمه            تا ابد تنهاترین راه سعادت فاطمه است

بیـشتر از بچه‌هایش نیمه شبها یاد کرد            از در و همسایه‌ها، پس کوه رحمت فاطمه است

شأن او از معجزه، خیلی فراتر بوده است            آن که باشد فضه‌اش کوه کرامت فاطمه است

هرکسی که می‌شود صاحب نفس با فاطمه است            دم به دم ذکر لبش یا فاطمه یا فاطمه است

فاطمه هم فاطمه هم مصطفی هم حیدر است

فاطمه از هر چه می‌دانیم ازو، بالاتر است

فاطمه نور است نه، نه، نورَ فوقَ کل نور            فاطمه هم هل اتی، هم انّما هم کوثر است

گر نمی‌گفـتند ختم الانـبـیا بر مصطفی            می‌نوشتم فاطمه تنها زن پیغـمبر است

معجزه جز این چه باشد با همان عمر کَمَش            زینبی را تربیت کرده که از عالم سر است

فـاطمه درس کـرم را داد یـاد مجـتـبی            فاطمه الگوی ایثار حسین بی‌سر است

کی به جز فرزند زهرا، در زمین کربلا

کودک شش ماهه‌اش را داده بی‌چون و چرا

نقد و بررسی